محل تبلیغات شما

﴿۱۵۱﴾ وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ 

و اطاعت فرمان مسرفان نكنيد. 

 اينها چه در مسائل جنّات چه در مسائل عيون چه در مسائل نخل چه در مسائل ديگر طغيان‌گري داشتند كه قرآن كريم از اينها به طغيان ياد كرده است ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴾

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿۱۱﴾ قوم ثمود بر اثر طغيان (پيامبرشان را) تكذيب كردند. (۱۱)

طغوا در قبال تقواست, طغوا يعني طغيان‌گري ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴾ اين اسراف‌گري اينها همان طغيان‌گري آنهاست هم طغيان‌گري داشتند در مسائل رفاهي, هم طغيان‌گري داشتند در مقابله كردن با وجود مبارك صالح. اينها مُسرف بودند ديگران هم تابع اينها بودند اسراف اينها هم اسراف محض بود برخيها هستند كه ﴿خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً﴾[21] گاهي مصلح‌اند گاهي مسرف‌اند اينها از سنخ ﴿خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً﴾ نبودند براي اينكه هم فساد اينها را بالصراحه ذكر فرمود, هم صلاح را بالصراحه از اينها نفي كرد فرمود: ﴿الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ﴾ (يك) ﴿وَلاَ يُصْلِحُونَ﴾ (دو) پس از سنخ ﴿خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً﴾ نبودند مي‌شود مسرف محض، مي‌شود ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴾[22] در چنين شرايطي آنها به وجود مبارك صالح اين حرف را زدند.

ظاهرا مراد از (امر مسرفان ) امر در مقابل نهى است، به قرينه اينكه از اطاعت آن نهى فرموده، هر چند بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه به معناى  شان باشد. بنابراين مراد از اطاعت امر آنان تقليد عاميانه و پيروى كوركورانه ايشان، در اعمال و روش زندگى است، آن روشى كه آنان سلوكش را دوست مى دارند.

و مراد از مسرفين چه اينكه كلمه آمر به آن معنا باشد و چه به اين معنا، اشراف و بزرگانى هستند كه ديگران آنان را پيروى مى كنند خطابى هم كه در آيه است ( اطاعت مكنيد ) به عموم تابعين ايشان است كه آنها هستند كه صالح (عليه السلام) اميد داشت از پيروى بزرگان دست بردارند، و لذا خطاب را متوجه ايشان كرد، نه اشراف، چون از ايمان آوردن اشراف مأيوس بود.

ممكن هم هست خطاب را متوجه هر دو دسته بدانيم، و بگوييم اشراف هم به نوبه خود مقلد پدران گذشته خود بودند و امر آنان را اطاعت مى كردند، همچنان كه به صالح گفتند (اتنهينا ان نعبد ما يعبد آباونا) پس به اين اعتبار همه آنان از اشراف و عوامشان، امر مسرفين را اطاعت مى كردند و آيه شريفه همه را از آن نهى مى كند.

اسراف از نظر قرآن

در قرآن کریم واژه اسراف » و مشتقات آن مکرر به کار رفته است ولی در بیست و سه مورد لفظ اسراف » استعمال شده که در هر مورد، مفهومی ویژه دارد. در غالب موارد، مقصود از اسراف جنبه های اخلاقی، عقیدتی و از حدود الهی است، و تنها در چهار مورد جنبه مالی را شامل می شود که با دو آیه تبذیر» شش آیه می شود.

به آیات زیر توجه کنید:

1 - کذَلِک زُینَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کانُوا یعْمَلُونَ. [8]

این گونه برای اسراف کاران اعمال شان زینت داده شده است.

2 - وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ. [9]

اطاعت فرمان مسرفان نکنید.

3 - إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کذَّابٌ. [10]

خداوند اسراف کار دروغگو را هدایت نمی کند.

4 - وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ. [11]

و به راستی فرعون برتری جویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسراف کاران بود.

﴿۱۵۷﴾ فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ

﴿۱۵۶﴾ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ

﴿۱۵۵﴾ قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ

هم ,كه ,اينها ,اطاعت ,اسراف ,آنان ,در مسائل ,چه در ,طغيان‌گري داشتند ,مراد از ,هستند كه ,عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ ,صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً﴾ ,﴿خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً ,﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴾

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها